طب مکمل و جایگزین چیست؟
طب مکمل و جایگزین (CAM) همانطور که توسط مرکز ملی طب مکمل و جایگزین NCCAM تعریف شده است، گروهی از انواع مختلف طب و سیستمهای مراقبتی سلامتی و تجربیات و فراوردههایی است که در حال حاضر به عنوان بخشی از طب مرسوم تعریف نشده است.
منظور از پزشکی جایگزین (انگلیسی: Alternative medicin) یا درمان جایگزین، طب جایگزین یا طب مکمل، کلیهٔ روشهای درمانی است که در حیطهٔ پزشکی رسمی (مدرن) قرار نگرفته یا اثربخشی آنها اثبات نشده، رد شده، غیرقابل اثبات یا زیان بخش است.
امروزه درمانهای جایگزین به عنوان شبه علم و شیادی علمی شناخته میشوند. انسان در طول تاریخ شیوههای گوناگونی برای درمان و بهداشت بهکار بردهاست؛ از پزشکی سنتی تا هومیوپاتی، گیاهدرمانی، سنگدرمانی، آبدرمانی، فرادرمانی، انرژیدرمانی، پزشکی کهن ایرانی (اوستا، ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی)، مصری و چینی و پزشکی سلولی. درمانهای جایگزین مشخصا روشهایی هستند که مورد تأیید دانش پزشکی قرار ندارند. آن بخشهایی از روشهای سنتی که قابلیت اثبات علمی دارند، پیشتر به عنوان طب مدرن یا دانش پزشکی شناخته میشوند و عنوان درمان جایگزین ندارد.
شاید بتوان شاخههای طب مکمل را اینگونه تعریف نمود که؛ از جمله مهمترین شاخههای طب مکمل و جایگزین میتوان به طب سوزنی، گیاهدرمانی، استفاده از داروهای گیاهی، ماساژدرمانی، کایروپرکتیک، تغذیه، رفلکسولوژی، هومیوپاتی، یوگا، تایچی و… اشاره کرد.
انواع طبهای سنتی از جمله طب سنتی ایرانی، طب چینی و آیورودا نیز از شاخههای بسیار مهم طب مکمل و جایگزین هستند.
همهٔ روشهای پزشکی جایگزین یا مکمل، در فرایند درمان، دارای بخشی غیرقابل تعریف یا حلقهای گمشده هستند که از دیدگاه علم قابل بررسی نیست. این مسئله که در این نوع پزشکی، از بیمار چه خواسته میشود، مشخص است و تأثیر آن بر بیمار نیز قابل ثبت و ضبطِ دقیق علمی و قابل تکرار و تجربه است، اما بهبود از نگاه علمی قابل توجیه نیست.
متخصصان و طرفداران این نوع از درمانگری، ضمن رد روشهای درمانی پزشکی مدرن، از روشهای درمانی سنتی و جایگزین، برای بهبود و علاج بیماریها استفاده میکنند؛ در مقابل، متخصصان پزشکی رایج نیز، روشهای درمانی سنتی و جایگزین را غیرعلمی و نوعی از شبهعلم میدانند.
از نظر پزشکی بر پایه شواهد روشهای درمانی و داروهایی که در سطح وسیع مورد استفاده قرار میگیرند، باید ابتدا از سد مطالعات آزمایشگاهی و بالینیِ باکیفیت گذشته و پس از بررسی همه خطرهای احتمالی و طی مراحل مختلف، اجازه استفاده بگیرند؛ این در حالی است که بیشترِ روشهای درمانی طب مکمل، بدون این که آزمایشها، اثربخشی شان را تأیید کرده باشند، تجویز میشوند.
داروهایی که در بازار عرضه میشوند پس از آنکه در آزمایشگاه از مراحل مختلف میگذرند، باید وارد فازهای بالینی شوند و بعد از تحقیقات کافی و به دست آمدن آمار دقیق از اثرات مثبت و حتی عوارض جانبی آنها اجازهٔ آن را مییابند که وارد بازار شوند و در اختیار عامه مردم قرار گیرند.
در حالی که در مورد روشهای درمانی و داروهای طب جایگزین، چنین مراحلی طی نمیشوند و این روشها بدون آزمایش و بدون این که از نحوه اثر آنها اطلاعات دقیقی به دست آید، مورد استفاده قرار میگیرند.
هرچند در علم نوین سعی بر آن است تا طب مکمل و روشهای آن مورد آزمایش قرار گیرند، تا در صورت مفید بودن، مورد استفاده قرار گیرند؛ اما هنوز بسیاری از روشهای سنتی میتوانند خطرناک باشند. سازمان بهداشت جهانی بر این باور است که هنوز به میزان زیادی تحقیقات آزمایشگاهی و بالینی نیاز است تا بتوان بیخطر بودن و اثر بخشی طب سنتی و جایگزین را تأیید کرد.
بر اساس گزارش سایت وب آوساینس، تعداد پژوهشهای علمی درباره طب مکمل از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۶، ۲۵ برابر شده است؛ گزارشات سایت اسکوپوس نیز تاییدکننده این افزایش است؛ بیش از نیمی از تمام مدارس پزشکی در آمریکا و کانادا برنامه طب مکمل را در آموزشهای خود گنجاندهاند.
اثرات جانبی طب مکمل و جایگزین
امروزه از طب مکمل و آلترنیتیو به طور فزایندهای برای تشخیص و درمان بیماریهای حساسیتی استفاده میشود و مطالعات بسیاری در این زمنیه وجود دارد که فواید و خواص این شیوههای درمانی را گزارش میکند.
توانایی و خاصیت نهفته در بسیاری از شیوههای درمانی گیاهی ممکن است موجب تبدیل شدن آلرژیها و حساسیتها به آماسهای پوستی شود و به ندرت علائم ایمونوگلوبین IgE-medicated در آنها بروز میکند.
جراحتهای احتمالی که بعد از طب سوزنی در بدن ایجاد میشود ممکن است موجب آسیب رساندن به ریه، قلب، بروز HIV و آسیبهای نخاعی شود. هپاتیت و عفونت باکتریال غشای درونی قلب نیز از جمله عفونتهایی است که بعد از طب سوزنی، احتمالشان اگرچه کم، اما وجود دارد.
کلیهها، کبد و قلب از جمله اندامهایی هستند که به واسطه مصرف گیاهان مختلف و موادی که ترکیبات گیاهی دارند در معرض مسمومیت و آسیب قرار دارند، برخی از گیاهان خاصیت سرطانزایی دارند و در برخی موارد احتمال مصرف داروهای تقلبی از این دست بسیار زیاد است.
بنابراین، توجه و هوشیاری در مورد بهرهگیری و استفاده از شیوههای سنتی و غیرسنتی درمان به شدت لازم و ضروری است؛ بنابراین تنها نزد پزشکان متخصص طب مکمل و جایگزین و در صورتی که تاثیرات مثبت این شیوهها ثابت شده و عوارض جانبیشان بررسی شده باشند، آنها را به عنوان شیوهدرمانی انتخاب کنید.
آلرژیها و حساسیتهای پوستی
به نظر میرسد که در سراسر دنیا تصور غلطی وجود دارد که عنصر گیاهی تشکیل دهند داروها و دیگر مواد را همان گیاهان طبیعی میدانند و بنابراین به دلیل طبیعی بودن ماده، آن را کاملا سالم و ایمن میشمارند و یا ذاتا آن را بیضرر میدانند. یکی از عوارض شایع در این زمینه بروز آلرژی و حساسیت پوستی و آماسهای پوستی بعد از مصرف داروهای گیاهی است. کوتاهی در کنترل سیستم خود درمانی موجب میشود تا روز به روز بر تعداد افرادی که گرفتار این حساسیتها هستند، اضافه شود.
در این خصوص بروز آلرژی و آماسهای پوستی از مواد طبیعی، چون روغن درخت چای، بابونه، گلهمیشه بهار فرانسوی، روغن زیره سبز و بسیاری دیگر از داروهای سنتی چینی مکررا نام برده شد.
آماسهای پوستی حتی در مواردی که ماساژ با روغنهایی با ترکیبات گیاهی مثل ضماد ریشه بابا آدم و دیگر ترکیبات گیاهی مورد استفاده در عطردرمان صورتگرفتهبود، مشاهده شد.
ارتباط میان حساسیتها و داروهای آلترنیتیو که حاوی عصارههای گیاهی هستند نیز از جمله مواد شایع در بروز حساسیتهای پوستی بودند که به وسیله تست patch قابل بررسی است.
آسیبهای فیزیکی طب مکمل
برخی شیوههای درمانی که از تکنیکهای فیزیکی برای درمان استفاده میکنند ممکن است منجر به بروز تاثیرات نامناسب از قبیل جراحات فیزیکی شوند. طب سوزنی یکی از اولین شیوههایی است که احتمال بروز این عوارض در آن وجود دارد.
ساختار و کالبد بدن انسان و نقاطی که در طبسوزنی معین شده و به وسیله سوزنهایی لمس میشود ممکن است جراحاتی را به بدن بیمار تحمیل کند. از اینرو بهرهگیری از متخصصان طب سوزنی توصیه میشود.
باورهای نادرست در طب سنتی و مکمل
جامعه ما هیچگاه از خطر افراط و تفریط در امان نبوده و حوزه طب نیز از این قاعده مستثنی نیست. هر قدر میزان تاثیرگذاری موضوعی در جامعه بیشتر باشد، میزان انحراف از حقیقت نیز در آن بیشتر خواهد بود.
بزرگنمایی تاثیرات طب سنتی در بعضی از افراد آنقدر شگرف است که هر انسان عاقلی را به تامل میکشاند و از طرفی میزان صدمه و خرابی جبرانناپذیر استفاده ناصحیح از این طب نیز بسیار بااهمیت است.
گیاه درمانی
تاریخچه طب نشان میدهد از زمانهای قدیم، اوهام و خرافات همزاد طب بوده است. هماکنون که پس از سالها سیطره پزشکی مدرن و فرمانروایی کارتلها و شرکتهای بزرگ دارویی در جهان و به حاشیه رفتن طب سنتی، برخی افراد از عوارض جانبی داروهای شیمیایی و هزینه گران مهندسی پزشکی خسته شدهاند، یکی از بزرگترین باورهای غلط مردم در حوزه طب سنتی «عدم عوارض جانبی گیاهان دارویی است».
متاسفانه این باور غلط مردم را بیمحابا به سمت استفاده از هر گونه گیاه دارویی سوق میدهد و حداقل خطر آن این است که مردم گیاهان دارویی را به راحتی مصرف کنند و قطعا از عوارض جانبی و اثرات سوءمصرف آنها در امان نخواهند بود.
شاید هیچ کسی حاضر نباشد داروی تزریقی را بدون تجویز پزشک به خود یا به اطرافیانش تجویز کند، اما در استفاده از داروهای گیاهی اوضاع به گونه دیگری است.
برای نمونه بعضی افراد ممکن است هندوانه ابوجهل را که توسط یک فرد غیرمتخصص و ناآگاه تجویز شده باشد مصرف کنند، فارغ از این که در مقالههای دارویی طب نوین و سنتی، این گیاه جزء گیاهان سمی طبقهبندی شده و مصرف ناصحیح آن میتواند باعث التهاب خطرناک و خونریزی رودهها شود.
رویکرد روزافزون نشریات و رسانهها در معرفی ناصحیح و جانبدارانه از طب سنتی نیز بر این باور دامن میزند، به گونهای که اکثر کسانی که در این زمینه قلم میزنند بیشتر روی خوب سکه را به مردم نشان میدهند و از نشان دادن واقعیت پرهیز میکنند.